همیشه تلاشم این بود که در پاسخ نظرات مسعود بهنود چیزی نگویم و خطی ننویسم چرا که او را با توجه به اظهار نظرهای قبلی اش مردی متقلب و حیله گر می شناختم که یک قبا دقیقا به قامتش راست می آيد و آن هم "نان به نرخ روز خوری" است .
یک نمونه از بندبازیهای این آکتور صحنه سیاست از این قرار است که در رژیم گذشته در هر محفلی رضا شاه را "عقابی که از بالای البرز و باچشمان دقیقش به ما نظاره می کند " عنوان می کرد . اما همین عقاب بعد از بهمن 57 وبرقراری رژیم آخوندی در کتابش (اين سه زن، مسعود بهنود، نشر علم، چاپ چهارم، سال 75، ص14) به "رضا پالاني" تغییر نام داد و توجییه و تعبیر شان هم این بود : "مصالح و اقتضای زمان"
این گندم نمای جو فروش دیشب در برنامه بهارلو (بنده ایشون رو در عین حالی که صادق می دانم اما در ساده لوحیش هم شکی ندارم) توصیه می فرمودند (احتمالا به امت کمی تا قسمتی در صحنه) که بروید و به آن یک چهارم باقیمانده (اصلاح طلبان) رای دهید...
حرصم نه از بابتی اینکه مخالفی بخصوص این فرد بخصوص در موردی به این درجه خاص مخالف بنده سخن گفته ، نگرفت ، بلکه از بابت اینکه نتوانستم به روی خط آمده و جواب این مدافع بیضه اسلام را بدهم . مدافعی از قماش افرادی که از موانع اصلی نیل مردم ایران به نقطه مشترک برای سرنگونی رژیم و معالا ً حاکمیت مردم بر مقدرات خویش ، هستند.
سوالات من از این "آگاه سیاسی ! " و دیگر همفکرانشان بقرار زیر است و خوشحال می شوم برای روشن ساختن افراد گمراهی چون بنده که هر نوع مشروعیت دادن به این رژیم از هر طریقی رو شریک شدن در جنایات و ددمنشی هایش می داند ، پاسخ این پرسش ها رو به هر طریقی که مایل بودند ابراز کنند .
1- فرض اینکه همین اقلیت اصلاح طلب روانه مجلس شد ، چه کاری (چه در زمینه قانون گذاری و چه تحقیق و تفحص) از دست این اقلیت در مقابل اکثریت چماق بدست و تکفیر کن مجلس آخوندی ساخته است ؟ و اصولا چه برنامه و کار اجرایی مشخصی این اقلیت معرفی کردند ؟
2- فرض بگیریم این اقلیت به مجلس راه یافته و حتی قانونی را هم در راستای حقوق موکلانشان تهیه و بالاتر به تصویبش رساندند . آیا این قانون اجرایی خواهد بود بدون اینکه شورایی منتخب از دایناسورهای رژیم بنام شورای نگهبان آن را تائید کند ؟ مگر در هشت سال عمر پر برکت ریاست جمهوری خاتمی و دوستان (آنجا که بیش از 90 درصد مجلس از آنشان بود) حتی یک مصوبه توانستند به تصویب و تائید شورای نگهبان برسانند . حکم حکومتی کذایی که "پاک" یادتان نرفته ! ؟
3- کدامیک از نامزدهای کنونی در تمام حوزه های انتخاباتی کشور را سراغ دارید که پس از رای مردم و ورود به مجلس جرات و جسارت این را داراست که احمدی نژاد رو برای پاسخ به اشتباهات فراوان در حوزه سیاست داخلی و خارجی ، اجتماعی ، اقتصادی ، به مجلس فراخوانده و تنها و تنها از او سوال کند ؟
4- کدامیک از نامزدهای کنونی در تمام حوزه های انتخابی را سراغ دارید که پس از رای مردم و ورود به مجلس جرات و جسارت این را داراست که فرمانده نیروی انتظامی را برای برخورد وحشیانه درجه دار او دربرخورد ناشایست و پرتاب دختر ایرانی بدرون الگانس پلیس ، مورد انتقاد قرار دهد ؟ و یا از وزیر دادگستری در مورد دانشجویان شکنجه شده سوال کند ؟
بنده به شخصه روزی رو تصور می کنم که امثال این "رفیق دزد و شریک قافله " در دادگاه صالحه ملت ایران پاسخگوی تک تک اعمال و گفتار خود از بابت به گمراهی انداختن مردم درد کشیده هستند . مردمی که بدلیل گرفتاریهای اقتصادی و مشغله های روزمره کمتر از وقایع و تفسیر خبرها آگاه هستند و متاسفانه بازیچه دست امثال این روباه صفتان می شوند .
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گله آشناست !
با شما موافقم. ملاك بي طرفي نبايد مرتبط با خوش آمدن يا بد آمدن رژيم باشد. همانگونه كه در همين وبلاگ هم اين رويه در نظر گرفته شده و خودتان شاهد هستيد كه هر جا كه هر كدام از نويسندگان نگاركها انتقادي به عملكرد و مديريت حاكم داشته اند، عنوان كرده و مطالبشان را منتشر ساخته اند. اما، حرفم اين است كه اگر از فرد يا تشكيلاتي متنفر هستيم، بايد قبول كنيم كه به درد كارشناسي و تحليلگري نمي خوريم. واقعاً به نظر شما آدمي مثل بهروز صوراسرافيل با آن همه فحش و ناسزايي كه در پشت تلويزيون خودش مي داد و رنگ رخسارش برافروخته مي شد، مي تواند يك كارشناس منطقي و همه سو نگر به شمار آيد؟! از همين روست كه تحليل آقاي جاودانفر به چشم آمده است.
موفق باشيد